×
×

چه کسانی در ایران نشان «ذوالفقار» گرفته‌اند

  • کد نوشته: 2533
  • ۲۲ اسفند ، ۱۳۹۷
  • ۰
  • به گزارش بازباران نیوز، اما نشان «ذوالفقار» چیست و در ایران چه کسانی این نشان را دریافت کرده‌اند؟ در تاریخ ۲۰ مرداد سال ۱۳۰۱ کمیسیونی تشکیل شد که اعضای این کمیسیون سرتیپ امان‌الله میرزا جهانبانی، سرتیپ فضل‌الله زاهدی، سرهنگ حسن آقاخان آذربرزین، سرهنگ محمودخان پولادین و دریابان غلامعلی بایندر بودند. اعضای کمیسیون تصمیم گرفتند افرادی […]

    چه کسانی در ایران نشان «ذوالفقار» گرفته‌اند
  • به گزارش بازباران نیوز، اما نشان «ذوالفقار» چیست و در ایران چه کسانی این نشان را دریافت کرده‌اند؟

    در تاریخ ۲۰ مرداد سال ۱۳۰۱ کمیسیونی تشکیل شد که اعضای این کمیسیون سرتیپ امان‌الله میرزا جهانبانی، سرتیپ فضل‌الله زاهدی، سرهنگ حسن آقاخان آذربرزین، سرهنگ محمودخان پولادین و دریابان غلامعلی بایندر بودند. اعضای کمیسیون تصمیم گرفتند افرادی که در میدان جنگ رشادت فوق‌العاده‌ای از خود نشان داده یا اینکه در جنگ مجروح شده و با همان حالت تا انتهای جنگ وظیفه خود را انجام داده‌اند به نشانی با عنوان «ذوالفقار» مفتخر شوند. کسانی که مفتخر به دریافت چنین نشانی می‌شدند باید همیشه نشان را به سینه خود نصب می‌کردند. کمی بعد نشان سپه جایگزین مدال ذوالفقار شد و از آن تاریخ به بعد امتیاز جنگی ذوالفقار به موارد جنگ با دشمنان خارجی اختصاص یافت.

    البته ناصرالدین‌شاه قاجار در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی بالاترین نشان نظامی به نام «اقدس» را بنا نهاد که پس از پایان قاجاریه از اعتبار ساقط شد.

    پیش از انقلاب اسلامی ۱۳ نفر نشان «ذوالفقار» را دریافت کردند:

    سرتیپ امان‌الله میرزا جهانبانی

    امان‌الله میرزاجهانبانی ملقب به «ضیاءالدوله» در جنگ «شکریازی» رشادت‌های زیادی از خود نشان داد. این جنگ بین سرتیپ جهانبانی و یکی از طوایف بزرگ کُرد به فرماندهی اسماعیل سیمیتقو درگرفت. در حوالی مرداد ۱۳۰۱ اوضاع آذربایجان در پی قیام‌های خیابانی مغشوش و آشفته بود و سیمیتقو می‌خواست از این فرصت استفاده کند و شهرهای آذربایجان را بگیرد. سرتیپ جهانبانی به فرماندهی لشکر آذربایجان منصوب و پس از ورود به تبریز برای سرکوبی سیمیتقو یک ستاد جنگی تشکیل داد.

    در شروع جنگ، کردها رشادت زیادی از خود نشان دادند که باعث مرگ حدود هزار سرباز از ارتش ایران شد اما سرتیپ میرزاجهانبانی به ستون سواره‌نظام احتیاط فرمان حمله داد و توپخانه کوهستانی و آتشبار صحرایی هم شلیک را آغاز کردند. در این جنگ غلامعلی بایندر همراه میرزاجهانبانی بود. جنگ ۲۴ ساعت به شدت ادامه داشت و سرانجام کردها به قلعه چهریق عقب‌نشینی کردند. آنها حدود ۲۰۰۰ کشته، زخمی و اسیر دادند و در این جنگ شکست خوردند و آذربایجان نجات پیدا کرد.

    در نهایت سرتیپ میرزاجهانبانی برای فرماندهی قوای آذربایجان نشان «ذوالفقار» دریافت کرد اما چند سال بعد خودکشی کرد.

    سلطان محمدخان رشیدنظام

    سلطان محمدخان رشیدنظام، فرمانده بهادران تبریز در جنگ شکریازی بود و او نیز به دلیل رشادت‌هایش در این جنگ و دفاع از آذربایجان نشان «ذوالفقار» دریافت کرد.

    سرتیپ فضل‌الله زاهدی

    فضل‌الله زاهدی برای حضور در دو حادثه سرشناس‌تر است. یکی برای سرکوب و دستگیری «شیخ خزعل» عامل انگلیس در خوزستان که در صدد تجزیه بخش‌های عرب‌نشین آن از آغاز دوران رضاشاه در ایران بود و دوم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که در جریان آن، او جای محمد مصدق را به عنوان نخست‌وزیر گرفت.

    اما فضل‌الله زاهدی در دوران جوانی در جنگ‌های داخلی زیادی شرکت داشته است. زاهدی همراه جهانبانی مأمور سرکوب سیمیتقو که در آذربایجان طغیان کرده بود، شد و در این مأموریت به پیروزی رسید. به دلیل این موفقیت، زاهدی نیز نشان «ذوالفقار» از سوی رضاخان گرفت. پس از این مأموریت، وقایع خوزستان پیش آمد. زاهدی در منطقه «زیدون» با قوای شیخ خزعل مواجه شد و پس از یک هفته درگیری بین شورشیان و قوای دولتی و زد و خوردهایی که در رامهرمز و نزدیکی اهواز بین قوای دولتی و شیخ خزعل روی داد، خزعل شکست خورد.

    نشان ذوالفقار در دوره پیش از انقلاب

    سرهنگ حسن آقاخان اسماعیلی و سرتیپ محمود بایندر

    گفته می‌شود که این دو نظامی در نبرد شکریازی رشادت‌های زیادی از خود نشان دادند. نایب سرهنگ حسن آقاخان اسماعیلی فرمانده فوج پهلوی تیپ گارد تیرانداز در نبرد شکریازی و سرتیپ محمود بایندر فرمانده دسته آتشبار گارد در این نبرد بود و پس از آن نشان «ذوالفقار» دریافت کردند.

    سرتیپ مرتضی یزدان‌پناه

    مرتضی یزدان‌پناه در سال ۱۲۹۹ با درجه سرهنگی فرمانده پیاده‌نظام قوای کودتا بود. او در جریان خلع قاجاریه و تبعید محمدحسن میرزا (ولیعهد) از ایران نیز نقش مهمی داشت. او بلافاصله پس از ورود به تهران به مقام سرتیپی ارتقا یافت و به فرماندهی تیپ مرکز و بعد لشکر مرکزی منصوب شد. یزدان‌پناه تمام تلاش خود را برای استقرار و تثبیت قدرت رضاخان به کار برد. در سال ۱۳۰۳ علاوه بر فرماندهی لشکر، حکومت نظامی تهران نیز با او بود. یزدان‌پناه از جمله افسران وفاداری بود که مورد احترام و اعتماد رضاخان بود و در خوزستان، سرکوب قیام شیخ خزعل، حفظ امنیت پایتخت و کنترل در مراقبت فعالیت مخالفان را به عهده داشت. او در نهایت نشان «ذوالفقار» دریافت کرد.

    سپهبد احمد امیراحمدی

    احمد امیراحمدی نخستین سپهبد ایران در دوره رضاخان بود. او از عوامل مؤثر در کودتای سوم اسفند بود و در طول زندگی خود هشت بار وزیر جنگ، دوبار وزیر کشور، پنج بار فرماندار نظامی تهران، دو بار فرمانده کل ژاندارمری و سال‌ها فرمانده لشکرهای لرستان و آذربایجان و ۱۶ سال عضو مجلس سنا بوده است. در سال ۱۳۰۱ که مقدمات تشکیل پنج لشکر در ایران فراهم شد، با درجه امیرلشکری (سرلشکر) به فرماندهی لشکر غرب که مرکز آن در همدان بود، منصوب شد و برای ایجاد امنیت در آن منطقه دست به اقدامات شدیدی زد. سرانجام در مأموریت لرستان به دریافت عالی‌ترین نشان نظامی آن زمان یعنی نشان «ذوالفقار» نائل آمد.

    سرلشکر عبدالله امیرطهماسبی

    عبدالله امیرطهماسبی فرمانده گارد محافظ احمدشاه قاجار بود و مدتی مافوق رضاخان شد. او ابتدا فرماندار کل آذربایجان بود و سپس وزیر جنگ شد که به دلیل میزان وفاداری‌اش نشان ذوالفقار دریافت کرد.

    در سال ۱۳۰۳ پس از محاصره تیپ کرمانشاه در تنگ زاهدشیر توسط لُرها و در اثر حرکت نیروی نظامی از مرکز و جنگ شدید، تیپ کرمانشاه نجات یافت و سرتیپ محمد شاه‌بختی، سرهنگ عباس البرز، سرلشکر کریم بوذرجمهری، یاور ابراهیم ضرابی و سرتیپ امان‌الله خان نشان «ذوالفقار» دریافت کردند.

    سرلشکر سلیمانی

    اما سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی، بدون اینکه در کودتایی حضور داشته باشد، صرفاً به پاس رشادت‌هایش در دفاع از حریم ملت و حرم اهل بیت (ع)، از سوی مقام معظم رهبری نشان «ذوالفقار» دریافت کرده است.

    رهبر انقلاب در مراسم اعطای نشان ذوالفقار به سرلشکر سلیمانی فرمودند: «مجاهدت‌های در راه خدا با این چیزها قابل مقابله و قابل جبران نیست. خدای متعال می‌فرماید: «إِنَّ اللهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ» آنچه در برابر مجاهدت در راه خدا وجود دارد و خدای متعال در مقابل تقدیم کردن و روی دست گرفتن جان و مال در راه خدا قرار داده، بهشت است، رضای خداست. آن چیزهایی که در دست و بال ما است – چه تشکّر زبانی‌مان، چه تشکّر عملی‌مان، چه نشانمان، چه درجه‌ای که می‌دهیم – چیزهایی است که بر حسب محاسبات مادّیِ دنیایی قابل ذکر است امّا بر حسب محاسبات معنوی و الهی قابل ذکر نیست.

    الحمدلله همه‌ شماها این مجاهدت‌ها را کردید، تلاش کردید. الحمدلله خدای متعال به این برادر بسیار عزیزمان – آقای سلیمانی – هم توفیق داده است. ایشان بارها، بارها، بارها جان خودشان را در معرض تهاجم دشمن قرار داده‌اند، در راه خدا، برای خدا و مخلصاً لِلّه؛ و مجاهدت کرده‌اند.

    ان‌شاءالله خدای متعال به ایشان اجر بدهد و تفضّل کند و زندگی ایشان را با سعادت و عاقبت ایشان را با شهادت قرار بدهد، البتّه نه حالا. هنوز سالها جمهوری اسلامی با ایشان کار دارد. امّا بالاخره آخرش ان‌شاءالله شهادت باشد. ان‌شاءالله مبارکتان باشد.»

    سرلشکر قاسم سلیمانی متولد ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در کرمان، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و در طول دوران دفاع مقدس، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.

    انتهای پیام

    بیشتر بخوانید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *